تعريف كارآفريني
كارآفريني يا Entrepreneurship واژهاي نسبتا قديمي است كه ريشه فرانسوي دارد. كارآفريني از كلمه فرانسوي “Entrepreneurs ” به معناي “متعهد شدن ” نشات ميگيرد، اما معاني ديگري مانند دلالي نيز دارد.
اقتصاد دانان نخستين كساني بودند كه در نظريه هاي اقتصادي خود به تشريح كارآفرين و كارآفريني پرداختند. ژوزف شومپــيتر، كارآفرين را نيــروي محركــه اصلي در توسعه اقتصادي ميداند و ميگويد: نقش كارآفرين، نوآوري است. از ديدگاه وي ارائه كالايي جديد، ارائه روشي جديد در فرآيند توليد، گشايش بازاري تازه، يافتن منابع جديد و ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت و… از فعاليت هاي كارآفرينان است. كـرزنر نيز كـه از استــادان اقتصاد دانشگاه نيويورك ميباشد كارآفريني را اين گونه تشريح ميكند: كارآفريني يعني ايجاد سازگاري و هماهنگي متقابل بيشتر در عمليات بازارها.
دو نمونه از تعاريف اصلي عملياتي در زمينه كارآفريني در زير آمده است:
- خود اشتغالي: خود اشتغالي عملي است كه بجاي دريافت حقوق در ازاي كار براي ديگران، اقدام به انجام فعاليتهايي براي كسب سود و منفعتهاي شخصي ميشود.
- ايجاد كسب و كار جديد: ايجاد يك كسب و كار مخاطره آميز كه قبلا وجود نداشته است.
كارآفريني چيست؟
كارآفريني فرآيند يا مفهومي است كه در طي آن فرد كارآفرين با ايدههاي نو، خلاق و شناسايي فرصتهاي جديد با بسيج منابع، به ايجاد كسب و شركتهاي نو، سازمانهاي جديد و نوآور رشد يابنده مبادرت ميورزد. اين امر توأم با پذيرش خطرات است ولي اغلب منجر به معرفي محصول يا ارائه خدمات به جامعه ميشود. انگيزههاي مختلفي در كارآفرين شدن مؤثر ميباشد كه از جمله آنها: نياز به موفقيت، نياز به كسب درآمد و ثروت، نياز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نيازمندي به احساس مفيد بودن و استقلال طلبي را ميتوان نام برد.
كارآفرين چه كسي است؟
كارآفرين به كسي گفته ميشود كه علاوه بر برخورداري از خلاقيت بالا، داراي روحيهي خطرپذيري است و ميتواند براي حل مشكلات دنياي امروز راهكارهاي عملي و مبتكرانه ارائه دهد. انسانهاي كارآفرين موجب ظهور مشاغل جديد ميشوند و ميتوانند با تشخيص زودهنگام فرصتهاي رشد، نيرو و نشاط تازهاي به تشكيلاتي كه سالها از عمرشان ميگذرد ببخشند.
كارآفرين كيست؟
كارآفرين فردي است كه كنترل دروني دارد. او براي آنكه بتواند درست آنچه را كه ميانديشد عينيت بخشد و عزم خود را عملي كند بايد رئيس و كارفرماي خود باشد. يعني كارآفرين نياز به استقلال دارد. ذهن پوياي او مرزهاي از پيش تعيين شده و قالبهاي رايج را در هم ميشكند و با وجودي كه همان چيزي را ميبيند كه ديگران ميبينند، اما چيزي را ميانديشد كه ديگران نميانديشند. يعني كارآفرين خلاق است.
وقتي كه خلاقيت او از ذهن به عمل منتقل ميشود نوآوري صورت ميگيرد. نوآوري يعني پيمودن راه نارفته. كسي كه اولين بار راهي را ميپيمايد، اوين كسي است كه ميتواند خبر مخاطرات راه را براي ديگران بياورد. يعني كارآفرين خطرپذير است.
او به جاي آنكه منتظر ضمانت يك پايان موفق بماند، به فكر و تلاش خود تكيه ميزند، به مشكلات حمله ميكند و پيش ميرود. يعني كارآفرين منفعل نيست و براي استقبال از آينده روحيهاي تهاجمي دارد.
لحظه آغاز تصميم، تنها زماني نيست كه او با ريسك مخاطره مواجه ميشود؛ ابهام يك پايان نامعلوم، بر هر قدم اين راه سايه مياندازد. يعني كارآفرين قدرت تحمل ابهام دارد.
تعريف كارآفرين سازماني
كارآفرين سازماني، كارمند يك سازمان بزرگ است كه اختيار دارد تا با هدف تبديل كردن سازمان به يك شركت موفق در محصولات، خدمات و پروژههاي شركت نوآوري و خلاقيت ايجاد كند و فرايندها، جريانهاي كاري و سيستم هاي سازمان را مجدداً طراحي كند.
كارآفرين سازماني به تغيير عقيده دارد و از شكست نميترسد، او با بهرهگيري از منابع سازماني ايدههاي جديد را كشف ميكند، به دنبال فرصتهايي است كه بتواند با ريسك كردن به كل سازمان منفعت برساند و براي بهبود عملكرد و سودآوري به ترويج نوآوري ميپردازد. كار كارآفرين سازماني بسيار چالشبرانگيز است؛ بنابراين آنها با توجه به عملكرد خود از طرف سازمان مورد تقدير قرار ميگيرند و پاداش دريافت ميكنند.
در چند سال اخير، شركتهاي بزرگ در سازمان خود شخصي را به عنوان كارآفرين سازماني تعيين مينمايند تا بدين ترتيب به برتري عملياتي دست پيدا كنند و مزيت رقابتي به دست بياورند.
مزايا و معايب كارآفريني
گاهي وقتي در خصوص كارآفرينان صحبت به ميان مي آيد، مدام به نام قهرمانان و افراد موفق اشاره ميشود؛ و البته تنها نتايج دلچسب و خوبي كه نصيب آنها شده مورد توجه است. اما معمولا كمتر به سختي ها، شكست ها و مشكلاتي كه در راه رسيدن به اين نتايج در مسير كارآفرينان قرار داشته توجه ميشود. اگر بخواهيم با ديدگاه منصفانه به موضوع كارآفريني بنگريم، بايد بپذيريم كه كارآفريني هم داراي مزايا و هم معايب و دشواري هايي است. در ادامه به طور خلاصه به اين موارد اشاره خواهيم كرد.
مزيتهاي كارآفريني بسيارند اما به طور خلاصه ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
* استقلال: كارآفرينان، رئيس خودشان هستند. آنها خودشان براي خود تصميم گرفته و از كسي دستور نمي گيرند.
* پيگيري علايق: كارآفرينان ميتوانند با توجه به علايقشان، كسب و كار خود را انتخاب كنند. آنها مي توانند آرمان هاي خود را دنبال كنند. در حالي كه كارگران بايد تحت امر و علاقه كارفرمايانشان عمل نمايند.
* كارهاي خلاقانه: كارآفرينان براي بهبود عملكرد به صورت مداوم دست به خلاقيت ميزنند و ميتوانند خلاقانه عمل كنند. بايد توجه داشت خلاقيت تنها در كارآفرينان وجود ندارد، اما كارافرينان اختيار و قدرت بروز و پرورش خلاقيت خود را دارند.
* ايجاد درآمد براي خود: كارآفرين سود كسب و كار را براي خودش بر ميدارد. به عبارت ديگر كارآفرينان در صورتي كه موفقيتي كسب كنند، منافع حاصل از موفقيت را براي خود ميدانند نه براي فردي ديگر. پس هرچند كارآفريني داراي ريسك است اما در صورت موفقيت، براي صاحب كسب و كار منافع زيادي ايجاد مينمايد.
* رضايتمندي: هيجان و چالشهاي اداره يك كسب و كار به زندگي كارآفرينان پويايي مي بخشد و رضايتمندي و احساس انگيزه رواني عميق را به همراه خواهد داشت.
اما چرا با وجود اين مزايا، همه مردم به كارآفريني روي نمي آورند؟ شايد مهم ترين دليل ترس باشد. افراد بابت از دست دادن حقوق ماهيانه خود نگرانند. آنها نمي توانند ريسك كنند و عدم اطمينان و بي پولي را تحمل كنند. آنها از شكست وحشت دارند. دليل ديگر شايد نبود سرمايه است. نبود سرمايه مانعي براي بسياري از افراديست كه قصد كارآفريني دارند. اما بايد دانست، اگر فرد به شكل جدي قصد كارآفرين شدن را داشته باشد، بر مشكلات مالي چيره خواهد شد. حتي مشكلات مالي، و محدوديت هاي پولي ابتداي كار، موجب ايجاد مزيت هايي براي كارآفرينان مي شود. در واقع كمبودهاي مالي كارآفرينان را وادار به خلاقيت و يافتن راههاي نو خواهد كرد.
با اين وجود بايد پذيرفت كه كارآفريني داراي معايب و دشواري هايي نيز هست. مجموعه اين معايب و دشواري ها است كه موجب مي شود بسياري از مردم ترجيح دهند كه كارآفرين نباشند. برخي از دشواري ها و معايب كارآفريني عبارتند از:
* درآمد نامشخص: كارآفرين ممكن است دورههاي بسيار پرباري داشته باشد و در دوراني، سختيهاي مالي بسياري را تحمل نمايد. اين بي ثباتي موجب ميشود كارآفرينان همواره نگران آينده باشند.
* مدت زمان كار طولاني: كارآفرينان مدت زمان زيادي از وقت خود را مشغول به كار هستند و البته از اين بابت اضافه كار دريافت نميكنند. آنها به دليل تعهدي كه به كار خود دارند مجبور هستند تا ديروقت كار كنند و حتي روزهاي تعطيل هم به فعاليت مشغول باشند.
* مسئوليت زياد: تمام مسئوليت تصميم گيري در كسب و كار با خود كارآفرين است. اين موضوع فشار زيادي را به كارآفرينان وارد مينمايد. آنها در صورت اشتباه در تصميم گيري يا عمل، بايد خودشان هزينه اين اشتباه را پرداخت كنند. البته برخي از كارآفرينان، كار و مسئوليت زياد را دوست دارند و آن را يك عيب نمي دانند.
كارآفريني علاوه بر توسعه فردي، تاثيرات مثبتي بر جامعه نيز دارد. شايد به همين دليل است كه سياستگذاران كشورهاي مختلف، تلاش مضاعفي براي توسعه كارآفريني به خرج مي دهند. مطالعات مختلف، فوايد متعدد كارآفريني براي جامعه را آشكار كرده است. برخي از اين فوايد، عبارت است از:
* اشتغال زايي: يكي از مزاياي كارآفريني براي جامعه، اشتغال زايي است. مطالعات نشان ميدهد كارآفريني تاثير مستقيمي بر نرخ اشتغال دارد. اين تاثير بسيار چشم گير است، به طوري كه در امريكا ايجاد كسب و كارهاي جديد، يك چهارم ميزان رشد اشتغال زايي را تشكيل ميدهد. با توجه به مشكلات اقتصادي در كشور و بالا بودن نرخ بيكاري، سياستگذاران در طي ساليان اخير تلاش كرده اند تا با گسترش كارآفريني، به افزايش اشتغال در سطح جامعه كمك كنند.
* رشد اقتصادي: بر طبق مطالعات ديده بان جهاني كارآفريني (GEM)، ۲۵% رشد اقتصادي كشورها به دليل ايجاد كسب و كارهاي جديد بوده است . اين موضوع ميتواند براي مردم و دولتمردان كشورهاي مختلف بسيار جذاب باشد. كارآفريني ميتواند همچون موتور اقتصاد عمل كرده و اقتصاد كشورها را توسعه دهد.
* افزايش درآمد سرانه: با توجه به تاثير مثبت كارآفريني بر اشتغال زايي و رشد اقتصادي، دور از ذهن نيست كه كارآفريني ميتواند به افزايش درآمد سرانه كشورها كمك كند. كارافرينان با افزايش كارايي در اقتصاد، ارزش بيشتري خلق كرده و درآمد سرانه را افزايش مي دهند. البته توزيع عادلانه درآمد همواره يكي از چالش هاي دولت ها است. به نظر مي رسد گسترش همزمان تامين اجتماعي و روحيه كارآفريني مي تواند موجب عدالت در كنار افزايش درآمد سرانه در كشورها باشد.
* افزايش نوآوري و پويايي: كارآفريني رابطه بسيار نزديكي با نوآوري دارد. برخي از صاحب نظران، عامل اساسي در كارآفريني را نوآوري دانسته اند. مطالعات نشان ميدهند، كارآفريني موجب افزايش سطح نوآوري در جامعه ميشود. شركتهاي كارآفرين، ساختاري چابك داشته و اين توان را دارند كه به خوبي نيازها و خواستههاي مصرف كنندگان را شناسايي كنند و با روش ها و محصولات نوآورانه، آنها را برآورده سازند.
* افزايش رفاه جامعه: مجموعه فوايد ذكر شده براي كارآفريني، منجر به افزايش سطح رفاه در جامعه خواهد شد. يكي از اهداف اصلي دولت ها، رسيدن جامعه به رفاه است. كارآفريني ميتواند در دستيابي به اين هدف كمك شاياني كند.
منابع:
1. drnasirisavadkoohi.ir
2. modireforosh.ir